loading...
سالاد مطالب|ترفند ,آموزش,نرم افزار,کامپیوتر ,شبکه
آخرین ارسال های انجمن
Admin بازدید : 1304 سه شنبه 16 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

با سلام در این پست برای شما تعدادی فانتزی من اینه جدید به صورت گلچین شده قرار دادم که امیدوارم خوشتون بیاد

فانتزی مسخره من است دیگر
.
.
.
.
.
.
.
.
گاهی دلم میخواست از شیر اب نوشابه بیاید:(

*

*

*

یکی از فانتزیام اینه که تهیه کننده برنامه کودک بشم بعدش به جای این خاله ها عمه بیارم !

#

#

#

ﻓﺎﻧﺘﺰﯼ ﻫﺎﯼ ﺫﻫﻦ ﻣﻦ :
ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﯿﺸﯽ ﺩﻭﺳﺘﺎﺗﻮ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ ﺩﺍﻧﻠﻮﺩ ﮐﻨﯽ …
ﺭﻭﺯﺍ ﮐﻪ ﭘﺸﻪ ﻫﺎ ﺧﻮﺍﺑﻦ ﺑﺮﯼ ﺑﺎﻻ ﺳﺮﺷﻮﻥ ﻭﯾﺰ ﻭﯾﺰ ﮐﻨﯽ …
ﻣﻮﻫﺎﺗﻮ ﺑﺰﻧﯽ ﻗﻬﺮ ﮐﻨﻪ ﺩﺭﻧﯿﺎﺩ …
ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﻓﺮﺍﺭ ﮐﻨﯽ ﮔﻢ ﺷﯽ …
ﺑﺮﻕ ﺑﺮﻩ ﺑﺎ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﺵ ﺑﯿﺎﺩ …
ﺍﺷﺘﻬﺎﺕ ﮐﻮﺭ ﺷﻪ ﺑﺒﺮﯾﺶ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎﯾﺎﻥ !


(برای دیدن فانتزی من اینه بیشتر به ادامه مطلب مراجعه کنید...)

 

Admin بازدید : 1777 سه شنبه 16 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

در این پست برای شما تعدادی جوک دقت کردین قرار دادم که میتونید استفاده کنید

تا حالا دقت کردی؟
وقتی یه حرفی میزنی که به نظر خودت خیلی خنده دار نیست ولی دور و بریات یهو منفجر میشن از خنده چه کیفی داره؟؟؟؟؟ =)
.
.
.
.
اصن آدم خر کیف میشه...

*

*

*

دقت کردید ۹۹% از خانم ها دلشون میخواد رژیم بگیرن و لاغر بشن اما
شوهرشون اجازه نمیده و گفته تو هیکلت عالیه ^_^

&

&

&

(برای مشاهده جوک های بیشتر به ادامه مطلب مراجعه کنید...)

Admin بازدید : 420 جمعه 06 دی 1392 نظرات (0)

  چهار دانشجو شب امتحان به جای درس خوندن به تفریح رفته بودن و هیچ آمادگی برای امتحان نداشتن.
روز امتحان به فکر چاره افتادند و حقه ای رو سوار کردن . به این صورت که سر و صورتشون رو کثیف کردن و مقداری هم لباساشون رو پاره کردن و تو ظاهرشون تغیراتی رو به وجود آوردن .
بعد به دانشگاه پیش استاد رفتند. ماجرا را این طور برا استاد گفتن... که دیشب به یه مراسم عروسی در خارج از شهر رفته بودیم. و در راه برگشت از شانس بد ما یکی از لاستیک های ماشین پنچر شد وبا هزار زحمت وهل دادن ماشین رو به حایی رسوندیم و این طور بود که به امادگی لازم برای روز امتحان نرسیدیم در نهایت قرار میشه که استاد سه روز دیگه یک امتحان اختصاصی برای این چهار نفر برگزار کند.
اون ها هم خوشحال از این موفقیت سه روز تمام درس می خونن و روز امتحان با اعتماد به نفس بالا به اتاق استاد میرن . استاد عنوان میکنه به خاطر خاص و خارج از نوبت بودن امتحان باید هرکدوم تو یه کلاس بشینند و امتحان بدن. انها هم به دلیل امادگی کامل موافقت میکنن...
امتحان حاوی دو سوال بود......

 

 

 

حتما بقیشو بخونید خیلی باحاله....

Admin بازدید : 358 جمعه 06 دی 1392 نظرات (0)

یکی از رفقا که مدت زیادی نیست که به سمت استادی یکی از دانشگاههای تهران خودمون نائل اومده نقل میکرد که ... :

سر یکی از کلاس هام توی دانشگاه ، یه دختری بود که دو ، سه جلسه اول ،ده دقیقه مونده بود کلاس تموم بشه ، زیپ کوله اش رو میکشید و میگفت : استاد ! خسته نباشید !!!

البته منم به شیوه همه استاد های دیگه به درس دادن ادامه میدادم و عین خیالم نبود !

یه روز اواخر کلاس زیر چشمی میپاییدمش !

به محض این که دستش رفت سمت کوله ، گفتم : خانوم !!! زیپتو نکش هنوز کارم تموم نشده !!!!!

همه کلاس منفجر شدن از خنده ،

نتیجه این کار این بود که دیگه هیچ وقت سر کلاس بلبل زبونی نکرد!!!!

هیچ وقت هم دیگه با اون کوله ندیدمش توی دانشگاه !!!
.
.
.

.

نتیجه اخلاقی : حواستون جمع استادای جوون دانشگاه باشه !

 

 

منبع:4جوک

 

 

درباره ما
با سلام خدمت کاربران و مهمانان سالاد مطالب سایت ما به عنوان سایتی مرجع همواره میکوشد تا بهترین و پرکاربرد ترین مطالب را به طور اختصاصی یا از طریق دگر سایت های مرجع جمع آوری نموده و در اختیار شما کاربران گرامی قرار دهد.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 787
  • کل نظرات : 310
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 854
  • آی پی امروز : 401
  • آی پی دیروز : 101
  • بازدید امروز : 2,740
  • باردید دیروز : 180
  • گوگل امروز : 4
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2,920
  • بازدید ماه : 3,706
  • بازدید سال : 29,382
  • بازدید کلی : 4,679,365